تو مي شود سفر کرد. با تو مي شود مهمان دقايق روشن و تاريک تاريخ شد. با تو مي شود در شهر ذهن ارسطو و افلاطون، خانه اي گرفت، مي شود کنار شب زنده داري هاي بوعلي نشست و به نغمه هاي غيبي لسان الغيب، دل داد. مي شود پا به پاي ناصر خسرو، از اين ديار به آن ديار گذر کرد. مي شود با سهراب، به گلستانه رفت و از بوي علف، مست شد. مي شود به سرزمين هاي دور، هجرت کرد. مي شود کنار سجاده مرطوب سيد ساجدين، به لهجه ملکوتي فرشتگان عادت کرد. مي شود کنار خندق، نظاره گر نبرد مقام حق در برابر باطل شد. مي شود زير آفتاب سوزان شعب، کنار رسول صبور نشست و دانه دانه هاي تحمل را در سبوي تکامل ريخت وبلاگ کتابخانه احمدآباد اقلید...
ما را در سایت وبلاگ کتابخانه احمدآباد اقلید دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : eghlidpleo بازدید : 173 تاريخ : سه شنبه 4 آبان 1395 ساعت: 10:26